از منابع دینی در باره بحث تربیت برمی آید که آگاهی از نیکی و بدی رفتار، شرط لازم اما ناکافی برای بروز آگاهانه آن رفتار است، و متغیرهای غیرشناختی دیگری در بروز رفتار مؤثرند؛ به گونه‌ای که ممکن است در مواردی، خواهشها و امیال نفسانی تأثیر عوامل شناختی را خنثا کنند و سبب شوند انسان به آنچه علم دارد، عمل نکند. از برخی آیات قرآن به روشنی بر می آید که انسان گاهی با وجود علم به آیات روشن الهی، آنها را انکار می کند و با پیروی از خواهشها و امیال نفسانی، فریب وسوسه های شیطان را خورده، گمراه می شود:
 
واتل علیهم نبا الذی آتیناه آیاتنا فانسلخ منها فأتبعه الشیطان فکان من الغاوین؛ و بخوان برای آنان و خبر آن کس را که آیات خود را به او داده بودیم، پس از آن عاری گشت؛ آنگاه شیطان او را دنبال کرد، و از گمراهان شد».درباره قوم فرعون نیز آمده است که با داشتن یقین به حقانیت حضرت موسی و آیات الهی، از سر ستم و تکبر، آنها را انکار کردند: وجحدوا بها واستیقنتها أنفسهم ظلما وعلوا. «و با آنکه دلهایشان بدان یقین داشت، از سر ستم و تکبر آن را انکار کردند...». اما با وجود این، بی گمان دعوت قرآن به مشاهده پدیدهها، تفکر در آیات آفاقی و انفسی و مطالعه احوال گذشتگان، که سبب افزایش علم است، در واقع، برای تقویت ایمان صورت گرفته و در نتیجه، دلیل روشنی بر ارتباط ایمان با علم و آگاهی است. هر قدر علم بیشتر باشد، زمینه برای تقویت ایمان بیشتر فراهم می شود. در قرآن آمده است: آنان که در علم ریشه دار و راسخ اند، به همه آیات ایمان می آورند : .. والراسخون فی العلم یقولون آمنا به کل من عند ربنا.. و ریشه داران در دانش می گویند: ما بدان ایمان آوردیم، همه [چه محکم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست... همچنین قرآن به جمع نشدن ایمان با شک اشاره کرده است: إلا لتعلم من یؤمن بالآخرة ممن هو منها فی شک؛ «جز آنکه کسی را که به آخرت ایمان دارد، از کسی که درباره آن در تردید است بازشناسیم»
 
و این به معنای آن است که ایمان بدون علم ممکن نیست؛ زیرا در این آیه، مؤمن در برابر شاک قرار گرفته است. بنابراین، علم، هم شرط ایمان و هم زمینه حصول آن است. همچنین از آیات قرآن بر می آید که ایمان همواره پس از آوردن کتاب، تلاوت آیات یا ارائه آنها - که سبب افزایش علم است - مطرح می شود و هلاکت کافران جز پس از تلاوت آیات بر ایشان نبوده است: وما کان ربک مهلک القرى حتی یبعث فی أممها رسولا یتلو علیهم آیاتنا.. و پروردگار تو هرگز ویرانگر شهرها نبوده است تا پیشتر در مرکز آنها پیامبری برانگیزد که آیات ما را بر ایشان بخواند...»..
 
دعوت انبیا همیشه همراه ارائه آیات و تلاوت قرآن بوده و عرضه آیات و تلاوت کتاب و دعوت به مشاهده نشانه‌های خداوند و تفکر در آنها بی گمان سبب افزایش دانش و ایجاد بینش است. اما تردیدی نیست که افزایش دانش و ایجاد بینش نیز هدف اصلی پیامبران نبوده، بلکه از این رو که در افزایش ایمان تأثیر دارد، بر آن تأکید می شده است؛ و بینش و علم در دعوت آنها، همچون شرط لازمی برای ایمان آوردن است و چون ایمان نیز زمینه عمل و ملازم آن است و پایبندی به عمل را به همراه می آورد، در نتیجه، دانش و بینش، شرط ایجاد انگیزه برای عمل به شمار رفته است. از این رو، آیات پیش گفته گواهی نیک بر این است که آگاهی و بینش در ایجاد انگیزه برای رفتار مؤثر است.
 
در آیه دیگری، خشیت از خداوند، خاص بندگان عالم او دانسته شده است: ... إنما یخشى الله من عباده العلماء: «از بندگان خدا تنها دانایان اند که از او می ترسند». ترس و خشیت نیز یکی از مایه های اصلی انگیزه های دینی و اخلاقی است: سیذکر من یخشی؛ «آن کس که ترسد به زودی عبرت گیرد». بدین صورت، باز در قرآن تأثیر علم در ایجاد انگیزه مطرح می شود.
 
علامه طباطبایی در مورد عوامل ازدیاد ایمان - که نوعی گرایش عمدی و آگاهانه است . نقش ازدیاد دانش را یادآور شده، شدت و ضعف ایمان را به شدت و ضعف دو عامل (علم و التزام قلبی می داند؛ زیرا ایمان عبارت است از علم به چیزی با پایبندی به آن، با پایبندی به چیزی که طبعا این التزام مبتنی بر علم به آن چیز است). در هر صورت، با تقویت یا تضعیف علم، ایمان نیز تقویت یا تضعیف خواهد شد.
 
در روایات پیشوایان دین نیز بر اهمیت و ارزشمندی علم تأکید و ویژگی ها و آثار آن بیان شده است؛ از جمله اینکه علم ریشه هر خوبی، و جهل سرچشمه هر بدی دانسته شده است؛ مانند این حدیث از امام على علیه السلام : العلم اصل کل خیر، الجهل اصل کل شر. همچنین ایشان فرموده اند: العلم مصباح العقل و العلم افضل هدایة، که در آنها به خوبی نقش روشنگری و راهنمایی علم بیان شده است. شاید به همین سبب، آن را ریشه هر نیکی دانسته اند؛ زیرا عقل نیروی تشخیص نیکی از بدی است و علم و آگاهی می تواند چراغی در دست این نیروی درونی انسان باشد و آن را هدایت کند.
 
البته هر دانشی روشنگر عقل و برترین هدایت نیست. آیا آگاهی از کیفیت ساخت ترکیبات شیمیایی با چگونگی تولید هواپیما، می تواند برترین هدایت و روشنگر عقل باشد؟! علمی که برترین هدایت شمرده شده عبارت است از نگرش درست به جهان هستی و مبدأ و منتهای آن؛ علم به راه درست زندگی و نیل به هدفهای عالی انسان، و آگاهی‌هایی از این دست. چنین دانش و بینشی است که با تبیین جایگاه انسان در هستی و ابتدا و انتها و غایت زندگی او و فقر و نیاز ذاتی او به خداوند و هدایت های او، می تواند ارزشها و هدفهای برتر زندگی را به انسان بشناساند و زمینه را برای ایجاد انگیزه در او فراهم کند.
 
منبع: مجموعه مقالات تربیتی، عبد الرضا ضرابی، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، قم، ۱۳۸۸